سید رضا فتاحی هنرمند هنر نقاشی گل و مرغ در یادداشتی نوشت: امروزه بیش از ۶۰ هزار نفر هنرمند پیشکسوت صنایعدستی در رشتههای مختلف هنری در پهنه استان اصفهان فعالاند که لزوم توجه به آنها و نیازهایشان برای امتداد حیات هنری اصفهان بیش از هر زمان دیگر لازم است.
بار دیگر پاسداشت هفته صنایعدستی، فرصتی را فراهم میآورد تا در باب صنایعدستی اصیل اصفهان و پدیدآورندگان آن سخنی هرچند کوتاه رانده شود.
امسال و همزمان با نکوداشت هفته صنایعدستی، ساعتی چند میزبان سرکار خانم دکتر مریم جلالی معاون صنایعدستی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و آقای دکترامیر کرمزاده مدیرکل جدید میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان و هیئت همراهشان بودم.
بیتردید در گفتگو با آنها اشاره کردم که وقتی از اصفهان سخن میگوییم، منظورمان شهر جهانی صنایعدستی است. شهری که در مرکز استان اصفهان واقعشده و این شهر در کنار شهرهای استان بیش از ۴۵۰۰ کارگاه صنایعدستی را در خود جایداده که در حال حاضر بیش از ۲۰۰ هزار نفر هنرمند در این کارگاهها فعالیت میکنند که بیش از ۶۰ هزار نفر از آنها هنرمند پیشکسوت هستند.
بیتردید همگان امروز از اهمیت صادرات صنایعدستی و لزوم افزایش کمی و کیفی تولید سخن میگویند اما آنچه که از اهمیت برخوردار است و نباید در کنار این مباحث فراموش شود این است که همزمان با افزایش راندمان تولید باید میان هنرمند، صنعتگر و تولیدکننده تفاوت جدی قائل شویم. مراد من در این بحث هنرمندان پیشکسوت هستند، همانهایی که در طول ایام مختلف تاریخ توانستند هنر این سرزمین را از فرازوفرودهای سخت و بزنگاههای تاریخ این سرزمین گذرانده و آن را بهسلامت به نسلهای بعدی تحویل دهند. اگر به تاریخ سرزمینمان نیک بنگریم درمییابیم که آنها بخش لاینفکی از حیات فرهنگی و تمدنی این سرزمین هستند. اما سؤالی که اینجا مطرح است این است که صاحبان این سبکها و ارزشهای والای هنری، چگونه به این درجه از هنر و تفکر هنری دستیافتهاند؟
بیتردید این هنرمندان والامقام و صاحب سبکهای هنری، با بهرهگیری روش کهن استاد و شاگردی هنر را با مرارتهای بسیار و پس از کسب آموزشهای سخت و زمانبر در گنج کارگاههای اساتید خودآموختهاند، لذا آنچه آنها امروز در قالب هنر ارائه میکنند نتیجه مهرومومها تلاش خود است که امروزه بهواسطه کوششهای وصفناپذیرشان بهعنوان بخشی از تاریخ هنر ایران و اصفهان شناخته میشوند.
با توجه به بروز شرایط مختلف اقتصادی و اجتماعی در سالهای اخیر همچون تنگناهای اقتصادی ناشی از تحریمهای ناعادلانه و یا بروز بلیه بیماری عالمگیر کرونا و بهتبع آن گران شدن مواد اولیه و یا از دست دادن بازار فروش، بسیاری از این هنرمندان پیشکسوت که برخلاف تولیدکنندگان و صادرکنندگان صنایعدستی، بازار گستردهای برای فروش محصولات خود ندارند دچار مشکلات عدیدهای برای ادامه حیات هنری و حتی معیشتی خود هستند، لذا امروز به نظر میرسد هفته صنایعدستی فرصتی مناسب است تا بتوان از این طریق با این هنرمندان در وهله اول به گفتگو نشست، حالات روحی و جسمی آنان را مورد کنکاش قرارداد و از آنها به طرق مختلف دلجویی کرد.
یکی از مهمترین نیازهای هنرمندان بهویژه هنرمندان صاحب سبک و پیشکسوت توجه به سلایق آنان، روحیات ظریف هنری و حتی تولیدات آنها است. با توجه به این نکته یک هنرمند صاحب سبک عمدتاً تولیداتش برگرفتهشده از تفکر هنری خودش است و ازنظر کمی، تولیداتش محدود و برخی اوقات حتی یگانه است و نظیری برای آن یافت نمیشود.
امروزه با توجه به عسرت و مشکلات مالی، بسیاری از این هنرمندان پیشکسوت ناچار میشوند بسیاری از این آثار ارزشمند را که با خوندل خوردن و با رنج بسیار تولید کردهاند به ثمن بخس در بازار بفروشند که عمدتاً این آثار یا به دست دلالها میافتد و بااینکه سر از بسیاری از کشورهای خارجی درمیآورد. درحالیکه هنرمند پیشکسوت و صاحب سبک عمدتاً معتقد است نباید هنرش و آثارش در خانه و یا کنج کارگاهش حبس شود، بلکه باید همگان این آثار و روندی که باعث شده این آثار خلق شود را ببینند و درک کنند.
در اینجا نباید یک نکته مهم را فراموش کنیم و این اینکه هنرمند هیچگاه آثارش را تولید نمیکند، بلکه آنها را خلق میکند، بنابراین هنرمند در خلق این آثار عصاره وجودش و تفکرش را تزریق میکند و این آثار با تمام وجود یک هنرمند شکل میگیرد که آرام آرام در خلوت کارگاهش بهتدریج همچون شمعی آب میشود. لذا یک هنرمند انتظار دارد تا نتایج زحمتش ارج نهاده شده و پاس داشته شود.
بیتردید بسیاری از هنرمندان انتظار دارند تا آثارشان در موطن خود به یادگار باقی بماند پس چه نیکوست تا حاکمیت شرایطی را فراهم آورد تا این آثار در قالب موزه و یا نمایشگاه خریداریشده و به نام هنرمند در موطنش باقیمانده و همگان ازجمله گردشگران بتوانند آنها را ببینند.
پس بکوشیم تا با هنرمندان بهتر از گذشته مهربان باشیم و آنها را دریابیم.
انتهای پیام/
نظر شما